دیکشنری
داستان آبیدیک
قابل برآورد کردن
english
1
general
::
estimmatable
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
قابل بازجویی
قابل بازخرید
قابل بازداشت
قابل بازرسی
قابل بازگرداندن
قابل بازگشت
قابل بازنشستگی
قابل بازیافت
قابل باطل شدن
قابل باطل کردن
قابل باور
قابل بحث
قابل بخش
قابل بخشش
قابل بذل
قابل برآورد کردن
قابل برآورده شدن
قابل برانگیختن
قابل برپاکردن
قابل برگرداندن
قابل برگشت
قابل برکنار کردن
قابل بسط
قابل بیان
قابل بیع
قابل بیمه
قابل پاداش
قابل پذیرش
قابل پذیرش قابل پذیرفتن
قابل پذیرش در بانک
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید